حسنا ساداتحسنا سادات، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

گلآب

من یا حسنا؟

این روز ها خیلی این موضوع ذهنمو به خودش مشغول کرده که چرا بچه داری من اینقدر سخت شده و تمام وقت منو پر کرده ،نمی دونم کجای کار و اشتباه کردم که اینقدرحسناسادات تو خونه بدون حضور مستقیم من سراغ بازی یا کارهای دیگه نمیره و همین هم شده علت نرسیدن به کارهای دیگه حتی کارهای شخصی خودم... به این دلیله که من هر روز در غیاب آقا سیدمون به خونه ی مامانمینا پناه میبرم تا بلکه کمی از کار طاقت فرسای بچه داری رو به دوش اونها بسپارم و همین موضوع شده یه معضل برای من که احساس کنم بدون اون ها دارم کم میارم تو بچه بزرگ کردن .... همچنین در پی وبلاگ گردی هایی که بعضی موقعها دارم میبینم که بعضی از مامان ها چقدر با مسئله ی بچه داریشون خوب و راحت کن...
24 خرداد 1392

تاتی کوچولو

  با گام نهادنت نازنین مادر، خدا را هزاران بار شکر کردیم که نعمت به این بزرگی را به خانواده ی ما عطا فرمود که بتوانیم قدم زدنت را ببینیم... که لذتی در آنست که تا کسی تجربه نکند نمی تواند آن را درک کند... لذت دیدن قدم های دردانه ات  که با اینکه هنوز سستند ولی می بینی چقدر با اراده اند.اراده ای که آنها را روز به روز استوارتر میکند. استواری برای مسیری بس سخت و طولانی... امیدواریم همیشه این قدم ها در مسیر حق که همان مسیر اهل بیت(ع) است، پیش روند و هیچگاه در این مسیر دچار لغزش و سستی نگردند.آرزو میکنم این قدم ها نروند موقعی که در مسیر نادرستی قرار گرفته ای،و خدا همیشه نگهدارت باشد جگرگوشه ام... "آرزو میکنم زندگیت  و زندگیما...
20 خرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گلآب می باشد